در وصف حال آکوآی حقیر باید بگویم حس برزخی دارم. نه حالم بهشت است نه جهنم. نه خوشحالم طوری که از ته دل بخندم نه آن قدر غمگینم که اشک بریزم. نه آن قدر انگیزه دارم که بخواهم تا انتهایش را جر بدهم نه آن قدر بی انگیزه ام که دست از زندگی بکشم -منظور زندگی کردن است نه زنده بودن- نه گذشته برایم عذاب آور است نه از آن لذت می برم.

این وسط گیر کرده ام. یک پایم در بهشت با تو بودن است و دیگر پایم در جهنم بدون تو. انگار بعد از ظهر خوابیده باشم و وقتی بیدار می شوم غروب شده و هیچ کس در خانه نیست. انگار رفته باشم فرودگاه برای پرواز آخر. انگار همچنان مدرسه می روم و صبح زود وقتی دیرم شده با عجله حاضر شدم و از خانه بیرون آمدم و با چشمانم دیدم که سرویس مدرسه رفته و من از آن جا مانده ام. انگار سردرد گرفته ام و آخرین قرص ژلوفن در کشو فاسد شده است. انگار از بیرون آمده باشی و مادرت خانه نباشد. انگار که "او" بدون خداحافظی رفته باشد.

انگار گیر کردی تو برزخ؛ یه چیزی مثل فرودگاه

انگار ,ام ,تو ,خانه ,قدر ,پایم ,است نه ,نه آن ,آن قدر ,از آن ,پایم در

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود رمان نماوا کلیپ 7 بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. نگاهی به ژرفای نگاه 20boxfile تدریس، آموزش و انجام پروژه های پاور بی آی Power BI دردنامه (توانمندسازی بانوان مبتنی بر کارآفرینی در توسعه پایدار) سایت رسمی مهدی کرمانی(1724) مقالات و اخبار تخصصی سئو LIMITLESS مدرسه مجازي